»» منوی اصلی

»» آرشیو ماهانه



اخبار مسابقات دبیرستان





»» یه فنجون لبخند (12) از سجاد امراللهی نیا

چقدر خوبه وقتی که داری جوجه کباب درست می کنی

 خودش بچرخه و بگه:

 اینجام ... اینجام ... اینجام نپخته!

 این دانشمندا چیکار می کنن پس؟

 الکی فقط دارن حقوق می گیرن!

---------------------------------------------------------

 

اصن مرد باس خشن باشه،

 دستشو بکوبه رو میز داد بزنه
.

.

.

.

.

امشب من ظرفارو میشورم
----------------------------------------------------------------------
گفت از حادثه ای لبریزم، من پر از فریادم، در درونم غوغاست

گفتم این حال تو را میفهمم، دستشویی آنجاست!
----------------------------------------------------------
دفترچه تلفن موبایل آروین :

آ(*141*1#)

سعید مکانیک

سجاد مدیره

مزاحم

مزاحم1

مزاحم2

مشکوک

نصف شب زنگ زد قطع کرد!

اس ام اس اشتباهی زد

میس کال

دوست ش

تک زد زنگش زدم حرف نزد!

اشتباهی(عباس آقارو میخواست)

اشتباهی(منزل آقای احمدیان رو میخواست)

=====================
 
بچروبچس عزیز یه چن وقتیه خععععلی بی معرفت شدینها ! تو این امتحانای سنگین من بدبخت میام واسه شما مطلب میذارم حداقل یه نظری ، کوفتی ، ... اعلام وجود کنید آدم پیش خودش نگه دارم واسه دیوار پست میذارم ... والا فریاد

 



:: موضوعات مرتبط: طنز، یه فنجون لبخند، ،

:: نوشته شده در یک شنبه 7 مهر 1392

| +


»» ترول امتحان از سجاد امراللهی نیا

به مناسبت امتحان فوق افتضاح 4شمبه یه سری ترول با حال تو ادامه مطلب گذاشتم واستون



:: موضوعات مرتبط: طنز، ،

:: نوشته شده در پنج شنبه 4 مهر 1392

| +

ادامه مطلب


»» تابستون کوتاه از آروین آجودانی

واقعا شاعر راست میگه که تابستون کوتاهه

بالاخره خوب یا بد تابستون 92 هم تموم شد و اندر احوالات ماه مهر یه چند تا عکس و ترول گذاشتم حال کنید....

حالا خدارو شکر مال ما تخته ها 50 50 است نصف وایت برد نصف تخته معمولی ولی خدا وکیلی آخه من چی بگم....

 

بربچ 201 میدونن من چی میگم وقتی آقا سجاد شروع میکنه

 

حالا خوبه اینا زیر یه نوری درس میخوندن ما که زیر مهتابی هم حسش نیست کتابو باز کنیم

 

دیدید گفتم ما اینجوری درس میخونیم تازه دوشواری هم نداریم

بای تا های

خودافظ

 



:: موضوعات مرتبط: طنز، ،

:: نوشته شده در 1 مهر 1392

| +


»» یه فنجون لبخند (11) از سجاد امراللهی نیا

بچه ها به ی چیزی عمرا دقت کرده باشین!

اون گرگه بودتو میگ میگ چه طوراون همه پول داشت بره هلیکوپتروموشک و....سفارش بده پول

نداشت بره ی دونه مرغ سفارش بده؟؟؟

یکی منو توجیح کنه

--------------------------------------------------------

یادتونه ؟

یه زمانی بهمون میگفتن از اون اینترنت لعنتی بیا بیرون میخوام تلفن کنم
------------------------------------------------------

ساعت شش صبح تو رادیو گفت:

"با هرکی قهرین همین الان بهش زنگ بزنین و آشتی کنین."

والا با هر کی هم آشتی باشیم اون موقع صبح بهش زنگ بزنیم باهامون قهر می کنه!



:: موضوعات مرتبط: طنز، یه فنجون لبخند، متفرقه، ،

:: نوشته شده در چهار شنبه 27 شهريور 1392

| +


»» یه فنجون لبخند (10) از سجاد امراللهی نیا

آدما کلا سه دستن:

یا منو دوس دارن

یا دوس دارن منو دوس داشته باشن

یا اصن آدم نیستن

یه همچین آدم احترام گذار به سلایق مختلفی هستم!.

حالا از کدوم دسته ای؟

----------------------------------------------------------------------------

گرگه حامله میشه بهش میگن چرا حامله شدی ؟
میگه رفتم در خانه شنگول منگول
گفتم منم مادرتون باباشون جدی گرفت .
----------------------------------------------------------------------------

یه داداش دارم دوم ابتدائی.
رفته بودیم شهرستان مسافرت. دنبال خر كرد .خره هم با جفتك زد به پاش.
پاش درد میكرد.تو خونه بودیم پاشو دراز كرده بود.پسر عموم اومد تو گفت بزنم به پات بشكنه!؟
داداشمم برگشت گفت از تو گنده ترش زد نشكست!
فرشو داشتم گاز میگرفتم:))



:: موضوعات مرتبط: طنز، یه فنجون لبخند، ،

:: نوشته شده در یک شنبه 17 شهريور 1392

| +


»» بازم منم!! ازرضا زرقانی

 

 

 ادامه مطلب هم دوتا باحاله

 

 

 



:: موضوعات مرتبط: طنز، ،

:: نوشته شده در 8 شهريور 1392

| +

ادامه مطلب


»» به این میگن گرخیدن از رضا زرقانی

[تصویر:  xhcibik1rbjuvmb1set.jpg]



:: موضوعات مرتبط: طنز، متفرقه، ،

:: نوشته شده در دو شنبه 4 شهريور 1392

| +


»» مطلب ارسالی از رضل زرقانی

 با این صفی که اینا بستن تا فردا هم نوبت بهشون نمیرسه .!

ولی واقعا نظمو حال میکنید؟؟!!؟

 



:: موضوعات مرتبط: طنز، متفرقه، ،

:: نوشته شده در جمعه 1 شهريور 1392

| +


»» بفرمایید افطاری از رضا زرقانی



:: موضوعات مرتبط: طنز، متفرقه، ،

:: نوشته شده در دو شنبه 28 مرداد 1392

| +


»» هدیه تولد من به دوستم از سجاد امراللهی



:: موضوعات مرتبط: طنز، ،

:: نوشته شده در شنبه 26 مرداد 1392

| +


»» کیا هنوزم اینجورین؟ از امیرحسین یزداندوست
Photo: ‎کیا اینکارو میکردن ؟!!؟ :))‎


:: موضوعات مرتبط: طنز، متفرقه، ،

:: نوشته شده در شنبه 26 مرداد 1392

| +


»» شما جز کدوم یکی هستید؟؟!!؟ از رضا زرقانی



:: موضوعات مرتبط: طنز، متفرقه، ،

:: نوشته شده در شنبه 26 مرداد 1392

| +


»» ترول از امیرحسین یزداندوست
Photo


:: موضوعات مرتبط: ، طنز، متفرقه، ،
:: برچسب‌ها: از امیر,

:: نوشته شده در 24 مرداد 1392

| +


»» پشت کامپیوتر نشستن از امیرحسین یزداندوست
Photo


:: موضوعات مرتبط: ، طنز، متفرقه، ،
:: برچسب‌ها: از امیر,

:: نوشته شده در 24 مرداد 1392

| +


»» توانایی هامونو فراموش نکنیم!!! از رضا زرقانی

 پادشاهی دو شاهین کوچک به عنوان هدیه دریافت کرد. آنها را به مربی پرندگان دربار سپرد تا برای استفاده در مراسم شکار تربیت کند. 

 

یک ماه بعد، مربی نزد پادشاه آمد و گفت که یکی از شاهین‌ها تربیت شده و آماده شکار است اما نمی‌داند چه اتفاقی برای آن یکی افتاده و از همان روز اول که آن را روی شاخه‌ای قرار داده تکان نخورده است. 

این موضوع کنجکاوی پادشاه را برانگیخت و دستور داد تا پزشکان و مشاوران دربار، کاری کنند که شاهین پرواز کند. اما هیچکدام نتوانستند. 

 

روز بعد پادشاه دستور داد تا به همه مردم اعلام کنند که هر کس بتواند شاهین را به پرواز درآورد ...

 

 

پاداش خوبی از پادشاه دریافت خواهد کرد. 

صبح روز بعد پادشاه دید که شاهین دوم نیز با چالاکی تمام در باغ در حال پرواز است. 

 

 

پادشاه دستور داد تا معجزه‌گر شاهین را نزد او بیاورند. 

درباریان کشاورزی متواضع را نزد شاه آوردند و گفتند اوست که شاهین را به پرواز درآورد. 

 

پادشاه پرسید: «تو شاهین را به پرواز درآوردی؟ چگونه این کار را کردی؟ شاید جادوگر هستی؟ 

 

کشاورز گفت: سرورم، کار ساده‌ای بود، من فقط شاخه‌ای راکه شاهین روی آن نشسته بود بریدم. شاهین فهمید که بال دارد و شروع به پرواز کرد. 



:: موضوعات مرتبط: ، طنز، متفرقه، ،

:: نوشته شده در 23 مرداد 1392

| +


»» ما چقدر زود باور هستیم از رضا زرقانی

 دانشجویی که سال آخر دانشگاه را می گذراند به خاطر پروژه ای که انجام داده بود جایزه اول را گرفت. او در پروژه خود از ۵۰ نفر خواسته بود تا دادخواستی مبنی بر کنترل سخت و یا حذف ماده شیمیایی «دی هیدروژن مونوکسید» توسط دولت را امضا کنند و برای این خواسته خود دلایل زیر را عنوان کرده بود:

 
در ادامه مطلب دنبالش کنید!


:: موضوعات مرتبط: ، طنز، متفرقه، علمی، ،

:: نوشته شده در 23 مرداد 1392

| +

ادامه مطلب


»» جا خالی رو داری ... از آروین آجودانی

.

.

.

.

برای فیلمبردارم یه فاتحه بفرستید



:: موضوعات مرتبط: طنز، متفرقه، ،

:: نوشته شده در چهار شنبه 23 مرداد 1392

| +


»» از سجاد امراللهی نیا

بچه ﻫﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﻢ...!

ﭼﻦ ﺭﻭﺯ ﭘﯿﺶ ﺩﺧﺘﺮ ﺧﺎﻟﻢ ﮎ ﭘﺮﺳﺘﺎﺭﻩ ﯼ

ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻭﺣﺸﺘﻨﺎﮎ ﻭﺍﺳﺶ ﺍﻓﺘﺎﺩ...!

ﯼ ﭘﺴﺮﻩ ﮎ ﺩﯾﺎﺑﺖ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﯾﮑﯽ ﺩﻭﻣﺎﻫﯽ

ﻣﯿﺮﻓﺘﻪﭘﯿﺶ ﺍﯾﻦ ﮎ ﺍﻧﺴﻠﯿﻦ ﺑﺰﻧﻪ ...!

ﺍﯾﻨﻢ ﭼﻮﻥ ﻣﯿﺒﯿﻨﻪ ﭘﺴﺮﻩ ﺧﯿﻠﯽ ﻣﻈﻠﻮﻣﻪﺗﺤﻮﯾﻠﺶ ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ

ﻭ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﯼ ﺧﻮﺑﯽ ﺩﺍﺭﻩ...!

ﭘﺴﺮﻩ ﻋﺎﺷﻘﺶ ﻣﯿﺸﻪ ﻭ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻪ ﮎ ﺩﻭﺳﺶ ﺩﺍﺭﻩ...!

ﺧﻼﺻﻪ ﯼ ﻣﺪﺕ ﺩﺱ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺍﯾﻦ ﺑﺮﻧﻤﯿﺪﺍﺭﻩ ﻭ ﻫﯽ ﻣﯿﺎﺩﻭ ﻣﯿﺮﻩ...!

ﺩﺧﺘﺮ ﺧﺎﻟﻤﻢ ﮐﻼﻓﻪ ﻣﯿﺸﻪ ﻭ ﻣﯿﮕﻪ ﻣﻦ ﻧﺎﻣﺰﺩ ﺩﺍﺭﻡ...!

ﺧﻼﺻﻪ ﭘﺴﺮﻩ ﺑﺎﻭﺭ ﻧﻤﯿﮑﻨﻪ ﻭﻣﯿﮕﻪ ﺁﺩﺭﺳﺸﻮﺑﺪﻩ ﺍﮔﻪ ﺭﺍﺱ ﻣﯿﮕﯽ...!

ﺍﯾﻨﻢ ﺁﺩﺭﺳﻮ ﻣﯿﺪﻩ ﮎ ﺷﺮﺵ ﮐﻢ ﺷﻪ...!

ﭘﺴﺮﻩ ﻣﯿﺮﻩ ﭘﯿﺶ ﻧﺎﻣﺰﺩﻩ ﺑﺎﻫﻢ ﺩﻋﻮﺍﺷﻮﻥﻣﯿﺸﻪ ﻭ ﻧﺎﻣﺰﺩ ﺩﺧﺘﺮ ﺧﺎﻟﻤﻮ ﻣﯿﮑﺸﻪ ﻭ ﻓﺮﺍﺭ ﻣﯿﮑﻨﻪ...!

ﺑﻌﺪ ﯼ ﻣﺪﺕ ﭘﺴﺮﻩ ﻣﯿﺒﯿﻨﻪ ﮎ ﭘﻠﯿﺴﺎ ﻧﻤﯿﺎﻥ سراغش میره ﭘﯿﺶ ﺩﺧﺘﺮ ﺧﺎﻟﻢ ﻭ ﺑﻬﺶ

میگه میدونستم ﮎ ﺩﻭﺳﻢ ﺩﺍﺭﯼ ﻭﮔﺮﻧﻪ ﺏ ﭘﻠﯿﺴﺎﻣﯿﮕﻔﺘﯽ ﮎ ﻣﻦ ﻧﺎﻣﺰﺩﺗﻮ ﮐﺸﺘﻢ...!

ﺍﻭﻧﻢ ﻣﯿﮕﻪ ﺁﺭﻩ ﺣﺎﻻ ﺑﺸﯿﻦ ﺗﺎ ﻭﺍﺳﺖ ﺍﻧﺴﻠﯿﻦ ﺑﺰﻧﻢ...!

ﻭ ﺏ ﺟﺎ ﺍﻧﺴﻠﯿﻦ ﺑﻨﺰﯾﻦ ﻣﯿﺮﯾﺰﻩ ﺗﻮ ﺳﺮﻧﮓ...! ﻭ ﺑﻬﺶ ﺗﺰﺭﯾﻖ ﻣﯿﮑﻨﻪ...!

ﺑﻌﺪ ﺏ ﭘﺴﺮﻫﻢ ﻣﯿﮕﻪ ﮎ ﺑﻨﺰﯾﻦ ﺭﯾﺨﺘﻢ ﺗﻮ ﺑﺪﻧﺖ...!

ﻭ ﺗﺎ ﭼﻦ ﺩﯾﻘﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﻣﯿﻤﯿﺮﯼ

ﭘﺴﺮﻩ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﯿﺸﻪ ﮎ ﺑﺎ ﭼﺎﻗﻮ بکشتش ﻣﯿﺪﻭﻩ

ﺩﻧﺒﺎﻟﺶ ﯼ ﭼﻦ ﻣﺘﺮﯼ ﯾﻬﻮﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭ

ﺑﻨﺰﯾﻨﺶ ﺗﻤﻮﻡ ﻣﯿﺸﻪ !... ؟

پمپ بنزین هم اون اطراف نبوده ... دیوونه هم خودتی

 



:: موضوعات مرتبط: طنز، متفرقه، ،

:: نوشته شده در چهار شنبه 23 مرداد 1392

| +


»» عکس با حال ! از آروین آجودانی

 موس رو بیار روش چشاتو ببند بعد موسو تکون بده شرط میبندم با چشم دیگه پیداش نکنی!



:: موضوعات مرتبط: طنز، متفرقه، ،

:: نوشته شده در 20 مرداد 1392

| +


»» مطلب ارسالی از امیرحسین یزداندوست
Photo


:: موضوعات مرتبط: ، طنز، ،
:: برچسب‌ها: از امیر,

:: نوشته شده در 18 مرداد 1392

| +


»» مطلب ارسالی از امیرحسین یزداندوست
Photo: ‎کیا این کــارو میکنن ؟؟؟‎


:: موضوعات مرتبط: طنز، ،
:: برچسب‌ها: از امیر,

:: نوشته شده در 18 مرداد 1392

| +


»» شما بیگید ... از سجاد امراللهی نیا

شما بیگید لطفا ... کدوم یکی ؟؟؟ :

پایان یک ...

1- اسطوره

2- افسانه

3- کابوس

4- رویا

5- بدبختی



:: موضوعات مرتبط: طنز، متفرقه، ،

:: نوشته شده در شنبه 12 مرداد 1392

| +


»» دانلود سری کامل انیمیشن حیات وحش از سجاد امراللهی نیا

سلام ، یه لینک تو سایت یاس دانلود پیدا کردم که میتونید توش تمام قسمت های مجموعه حیات وحش رو دانلود کنید ...

اینجا کلیک کنید

 

دانلود انیمیشن حیات وحش – فیل ها و ماموت ها در جاده تکاملدانلود انیمیشن حیات وحش – کفتارها زحمت کشان طبیعت !

دانلود انیمیشن حیات وحش – چرا زرافه ها گردنشان دراز است؟دانلود انیمیشن حیات وحش – چرا بزهای کوهی اینجوری هستند؟



:: موضوعات مرتبط: طنز، متفرقه، دانلود ها، ،

:: نوشته شده در شنبه 5 مرداد 1392

| +


»» یه سری مطلب ناب علمی از رضا زرقانی

درصد از وزن خيار را آب تشکيل مي دهد.
الماس داخل اسيد نيز حل نمي شود . تنها چيزي که مي تواند الماس را از بين ببرد گرما و حرارت شديد است.
اثر انگشت جنين انسان در ماه سوم بارداري مادر شکل مي گيرد.
ماه کامل ، 9مرتبه درخشانتر و پرنورتر از ماه نيمه است.
تخم مرغ کاملا پخته به چرخش در مي آيد ، در حالي که تخم مرغ خام يا عسلي نمي چرخد.
انسان هايي که کمبود خواب دارند زود تر از افرادي که دچار مشکل گرسنگي هستند مي ميرند پس از ده روز بي خوابي مرگ به سراغ افراد مي آيد ، در حالي که چندين هفته به طول مي انجامد تا گرسنگي انساني را از پاي در آورد.
اگر شبها يک چهارم سيب زميني خام را داخل کفشها قرار دهيد چرم نرم ميشود و روز بعد تميز خواهد بود و بويي خوب مي دهد.
قرار دادن چند دانه برنج در نمکدان ، مانع چسبيدن نمکها به هم مي شود .
بزرگترين عامل چربي خون کشيدن سيگار است .
آيا مي دانستيد که برج ايفل 1792پله دارد .
براي گرفتن زيادي نمک غذا مي توان قطعه اي سيب زميني ميان آن گذاشت و بيست ثانيه صبر کرد تا نمک زيادي را به خود جذب کند .
افزايش ميزان فسفر در خون ميتواند باعث جدا شدن کلسيم از استخوان ها شود که در نهايت باعث ضعيف شدن استخوانها و شکسته شدن آنها ميشود .
دوش گرفتن در بعد از ظهر مفرح و نيرو بخش است . اين زماني است که رگ هاي شما بيشتر براي گشاد شدن مستعدند . بنا بر اين بهترين زمان براي دفع سموم بدن است .



:: موضوعات مرتبط: ، طنز، متفرقه، علمی، ،

:: نوشته شده در 3 مرداد 1392

| +


»» یه فنجون لبخند (9) از سجاد امراللهی نیا

دیروز زدم ﺗﻮ ﮔﻮﺵ هومن

برگشته ﻣﻴﮕﻪ : ﺍﺯ ﻋﻤﺪ ﺯﺩﻱ؟

ﻣﻴﮕم : ﺁﺭﻩ

ﻣﻴﮕﻪ : شانس آوردی ، ﭼﻮﻥ ﺍﺻﻼً ﺣﺎﻝ ﻭ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﺷﻮﺧﻲ ﻧﺪﺍﺷﺘم

----------------------------------------------------------------------------

راستی بچه ها میدونستین با زدن دکمه ی F13 میتونین رنگ تم وب رو عوض کنین ؟؟

نه آخه دنبال چی میگردی الان رو کیبورد ؟ f13 ؟؟

---------------------------------------------------------------

پشت چیپس مزمز نوشته: 

مزمز انتخاب کسانی بوده که از فرهنگ غذایی بالایی برخوردارند...

یارو دیگه روش نشده بنویسه هر کی مزمز نخوره خره!!!!!

 



:: موضوعات مرتبط: طنز، یه فنجون لبخند، ،

:: نوشته شده در شنبه 22 تير 1392

| +


»» به نظرتون اون بالا داره به چی فکر میکنه؟ ازرضا زرقانی

 



:: موضوعات مرتبط: ، طنز، متفرقه، ،

:: نوشته شده در 22 تير 1392

| +


»» ترکیدم از خنده ! از سجاد امراللهی نیا

به هیچ وجه ادامه مطلب رو از دست ندید ...

من که کبود شدم از خنده ...

عکسی که تو ادامه مطلب خواهید دید از طرف یکی از دوستام برام فرستاده شده که به هیج وجه فتوشاپ نبوده و از روی کتاب شعر خردسالان گرفته شده



:: موضوعات مرتبط: طنز، متفرقه، ،

:: نوشته شده در پنج شنبه 20 تير 1392

| +

ادامه مطلب


»» ترول های رمضان از سجاد امراللهی نیا

برین ادامه مطلب یه سری ترول قشنگ ماه رمضونی واستون گذاشتم



:: موضوعات مرتبط: طنز، متفرقه، ،

:: نوشته شده در چهار شنبه 19 تير 1392

| +

ادامه مطلب


»» سوال ریاضی سخت ! ازرضا زرقانی

بچه هایی که تو ریاضی مدعی هستند جواب بدن : ( البته اگه بلدن !!!!)

مدت زماني كه دو ساعت ديگر تا نيمه شب باقي است نصف مدت زماني است كه يك ساعت ديگر تا نيمه شب زمان داريم. هم اكنون ساعت چند است؟



:: موضوعات مرتبط: طنز، متفرقه، علمی، ،

:: نوشته شده در 18 تير 1392

| +


»» بچه ها براتون یه سری ریاضی داغ آوردم! ازرضا زرقانی



:: موضوعات مرتبط: طنز، متفرقه، علمی، ،

:: نوشته شده در 18 تير 1392

| +


»» از امیر حسین یزدان دوست
يكي از فانتزيام اينه كه
.
.
.
.
.
سر سفره عـــقد يارو ميپرسه آيا وكليـــــلم؟

من جف پـــا بپرم وسط بگم:

نــــه نـــه!

تو آخوندي!!
:))))


:: موضوعات مرتبط: طنز، متفرقه، ،

:: نوشته شده در 16 تير 1392

| +


»» یه فنجون لبخند (8) از سجاد امراللهی نیا

امروز رفتم آمپول بزنم،وقتی طرف داشت آمپول میزد یه عطسه محکم زدم...

.

.

. 

 

هیچی دیگه...

امیدوارم بتونم به لطف خداوند متعال و با دعای خیر مردم تو پارالمپیک آینده جانبازان و معلولین،برای کشورم افتخار آفرین باشم...

-----------------------------------------------------------------------------------

ﺑﺎﻍ ﻭﺣﺶ ﻣﻤﻠﻮ ﺍﺯ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺑﻮﺩ، ﺍﺯ ﺑﻠﻨﺪﮔﻮﯼ ﺑﺎﻍ ﻭﺣﺶ ﺍﯾﻦ
ﺟﻤﻠﻪ ﺷﻨﯿﺪﻩ ﺷﺪ :
" ﺑﺎﺯﺩﯾﺪﮐﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﮔﺮﺍﻣﯽ ﺍﺯ ﺩﺍﺩﻥ ﻫﺮ ﮔﻮﻧﻪ ﻏﺬﺍ ﻭ ﺧﻮﺭﺍﮐﯽ ﺑﻪ
ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ ﺧﻮﺩﺩﺍﺭﯼ ﻓﺮﻣﺎﯾﯿﺪ ".
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﻣﺠﺪﺩﻥ ﺍﺯ ﺑﻠﻨﺪ ﮔﻮ ﺍﻋﻼﻡ ﺷﺪ :
"ﺑﺎﺯﺩﯾﺪﮐﻨﻨﺪﻩ ﮔﺮﺍﻣﯽ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ
ﺧﻮﺍﻫﺶ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺗﻐﺬﯾﻪ
ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ ﺧﻮﺩﺩﺍﺭﯼ ﻓﺮﻣﺎﯾﯿﺪ "!
ﺍﯾﻦ ﻫﺸﺪﺍﺭﻫﺎ ﺑﺎ ﻟﺤﻦ ﻫﺎﯼ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺷﺪ. ﺁﺧﺮﯾﻦ
ﻫﺸﺪﺍﺭ ﺑﻠﻨﺪﮔﻮ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ :
" ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ ﻋﺰﯾﺰ ﺧﻮﺍﻫﺸﻤﻨﺪﯾﻢ ﺍﺯ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻏﺬﺍ ﻧﮕﯿﺮﯾﺪ"

 

---------------------------------------------------------------------------------------

ﺩﯾﺪﻳﻦ ﺗﻮ ﻓﻴﻠﻤﺎ:
ﺗﺎ ﻳﻜﻲ ﺗﻴﺮ ﻣﻴﺨﻮﺭﻩ ﻭ میفته ﺯﻣﻴﻦ ﺑﻪ ﺭﻓﻘﺎﺵ ﻣﻴﮕﻪ:
ﺷﻤﺎﻫﺎ ﻓﺮﺍﺭ ﻛﻨﻴﺪ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﻣﻦ ﻧﺒﺎﺷﻴﻦ....
ﻫﻤﺶ حرف ﻣﻔﺘﻪ!
ﻣﻦ ﺍﮔﻪ ﺗﻴﺮ ﺑﺨﻮﺭﻡ ﺑﺒﻴﻨﻢ ﺭﻓﻘﺎﻡ(هومن مخصوصن) ﺩﺍﺭﻥ ﻣﻴﺮﻥ،
ﺍﺯ ﭘﺸﺖ ﻫﻤﻪ ﺷﻮﻧﻮ ﻣﻴﺒﻨﺪﻡ به ﺭﮔﺒﺎﺭ!
ﮔﻔﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ!


:: موضوعات مرتبط: طنز، یه فنجون لبخند، متفرقه، ،

:: نوشته شده در چهار شنبه 12 تير 1392

| +


»» نامه مادر غضنفر به پسرش از سجاد امراللهی نیا

بجه ها حتما بخونید فوق العادست ::

غضنفرجان سلام !ما اینجا حالمان خوب است .امیدوارم توهم آنجا حالت خوب باشد .این نامه را من میگویم و جعفر خان کفاش برایت مینویسد
بهش گفتم که این غضنفر ما سه کلاس بیشتر سواد ندارد و نمیتواند تند تند بخواند ، آروم آروم بنویس که عقب نماند
وقتی تو رفتی ما هم از آن خانه اسباب کشی کردیم . پدرت توی صفحه حوادث خوانده بود که بیشتر اتفاقها توی 10 کیلومتری خانه ما رخ میدهد . ما هم 10 کیلومتر اینور تر اسباب کشی کردیم . اینجوری دیگر لازم نیست پدرت هر روز بیخودی پول روزنامه دهد . آدرس جدید هم نداریم پدرت پلاک خانه قبلی را کنده و اینجا نصب کرده که نامه ها را همینجا بیاورند . آب و هوای اینجا خیلی خوب نیست همین هفته پیش دوتا بارون اومد که یکیش 4 روز طول کشید و اون یکیش 3 روز . غضنفر جان آن کت و شلوار نارنجیه که خواسته بودی در نامه جا نمیشد و مجبور شدم جدا جدا برایت پست کنم .پدرت کارش را عوض کرده و میگه هر روز 700 تا 800 نفر زیر دستش هستن . صبحها میره قبرستون و علفهای اونجارو کوتاه میکنه .ببخشید معطل شدی .رفته بودم دستشویی.دیروز خواهرت سکینه رو بردم کلاس شنا .گفتن که باید مایو یه تیکه بپوشن . این دختره هم که فقط مایو دو تیکه داره.بهش گفتم ننه من که عقلم به جایی قد نمیده خودت تصمیم بگیر که کدوم تیکه رو بپوشی تیکه بالاییه یا پایینیه؟
اون یکی خواهرت هم فارغ شده نمیدونم بچه اش پسره یا دختر ولی فهمیدم بهت میگم که بدونی دایی شدی یا عمه . همین دیگه من باز دستشوییم گرفته فک کنم اسهال گرفتم باید برم
قربانت ....ننه
راستی میخاستم کمی پول برات پست کنم ولی حیف که دیگه دیر شده بود و نامه را پست کرده بودم


:: موضوعات مرتبط: طنز، ،

:: نوشته شده در پنج شنبه 6 تير 1392

| +


»» یه فنجون لبخند (7) از سجاد امراللهی نیا

ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺧﻮﻧﻪ ﺩﯾﺪﻡ ﯾﻪ ﺩﻓﻪ ﺗﻤﺎم ﺣﺠﻢﺍﯾﻨﺘﺮﻧﺘﻢ ﺗﻤﻮﻡ ﺷﺪﻩ !
ﺩﺍﺩﺍﺷﻤﻮ ﺻﺪﺍ ﺯﺩﻡ ﻣﯿﮕﻢ ﺗﻮ ﭼﯿﺰﯼ ﺩﺍﻧﻠﻮﺩ ﮐﺮﺩﯼ؟
ﻣﯿﮕﻪ : ﺁﺭﻩ ﯾﻪ ﻓﯿﻠﻢ ﻓﻮﻝ ﺍﭺ ﺩﯼ ﯾﮏ ﺳﺎﻋﺘﻪ ﻓﻘﻂ !
ﻣﯿﮕﻢ : ﺁﺧﻪ ﮐﺮﻭﮐﺪﯾﻞ ﺗﻮ ﺑﯿﺨﻮﺩ ﮐﺮﺩﯼ ﺗﻤﺎﻡ ﺣﺠﻤﻮ ﮐﺸﯿﺪﯼ !

ﻣﯿﮕﻪ : ﺍﻟﮑﯽ ﺷﻠﻮﻏﺶ ﻧﮑﻦ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺩﺍﻧﻠﻮﺩ ﺭﺍﯾﮕﺎﻥ !!! ﺑﻪ ﻣﻦ ﺭﺑﻄﯽ ﻧﺪﺍﺭﻩ !!!!

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------

ﭼﻨﺪ ﻭﻗﺖ ﭘﯿﺶ ﺣﺲ ﮐﻤﺒﻮﺩ ﻣﺤﺒﺖ ﺩﺍﺷﺘﻢ
ﺭﻓﺘﻢ ﯾﻪ ﮐﻢ ﺑﺘﺎﺩﯾﻦ ﺗﻮی ﺩﺳﺘﻢ ﺭﯾﺨﺘﻢ ﻭ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺟﻠﻮ ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ
ﺳﺮﻓﻪ ﮐﺮﺩﻡ و ﮔﻔﺘﻢ: ﻭﺍﯼ مامانﺧﻮﻥ! ﺩﺍﺭﻡ ﺧﻮﻥ ﺑﺎﻻ ﻣﯿﺎﺭﻡ
ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﺯﺩ ﺗﻮ ﺳﺮﻡ و ﮔﻔﺖ: ﺍﺯ ﺑس که ﻣﯿﺮﯼ ﺗﻮ ﺍﻭﻥ ﺍﯾﻨﺘﺮﻧﺖ ﺑﯽ ﺻﺎﺣﺎب
ﺑﺮﻭ توی حیاط ﻓﺮﺷﺎﻣﻮ ﮐﺜﯿﻒ ﮐﺮﺩﯼ...

 

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------

خواب بودم، پسرداییم رفته سروقت گوشیم
اسم خودشو به Irancell تغییر داده،
روز و شب بهم SMS میده
مشترک گرامی روز جهانی معلولین ذهنی بر شما مبارک!1

فک فامیله ما داریم !!!؟

--------------------------------------------------------------------------------

امیدوارم خوشتون اومده باشه - مراقب خوبیاتون باشین - خدانگهدار



:: موضوعات مرتبط: طنز، یه فنجون لبخند، ،

:: نوشته شده در شنبه 1 تير 1392

| +


»» مطلب ارسالی ازرضا زرقانی

 به حیف نون می گن: اسم دکترت چیه؟ می گه: ترابی.

می گن: اسم کوچیکش چیه؟ می گه: فیزیو!

حیف نون تراکتور می خره، بلد نیست خاموشش کنه، می بنددش به درخت!
----چک نوشتن حیف نون:
231000 ریال
 
حیف نون می ره عیادت یکی از دوستانش، وقتی می خواد بره به اقوام دوستش که اونجا بودن می گه: این دفعه مثل دفعه قبل نکنید که مریضتون مُرد و منو خبر نکردیدها!
 
پدر:« پسر جان! وقتی من به سن تو بودم، اصلاً دروغ نمی گفتم.»
پسر:« پدرجان! ممكن است بفرمایید كه دروغگویی را از چه سنی شروع كردید؟»


:: موضوعات مرتبط: طنز، ،

:: نوشته شده در 29 خرداد 1392

| +


»» مطلب ارسالی ازرضا زرقانی

 بچه: مامان اون آقاروببین كچله!!!!

مامان: هیس...میفهمه !

بچه: اه...مگه تا حالا نفهمیده

اگه کسی بهت گفت خوشگل, اول یه لبخند ملایم بزن بعد با مشت بزن تو چشمش تا دیگه مسخرت نکنه

 

میخوام اگه قسمت باشه به آب میوه فروشی باز کنم چون 80% دوستام نقش هویچ رو دارن

ملا یه نفر رو تو خیابون دید و پرسید: شما علی پسر ممدآقا پاسبان نیستی که توی کرج سر کوچه چراغی مأمور بود؟ پسر گفت: چرا!؟ ملا گفت: ببخشید! پس حتما عوضی گرفتم



:: موضوعات مرتبط: طنز، ،

:: نوشته شده در 29 خرداد 1392

| +


»» یه فنجون لبخند (6) از سجاد امراللهی

یه وقتایی انقد به آدم میگن :

تو باید محکم باشی ، تو باید محکم باشی :||

که احساس میخ طویلگی به آدم دس میده !!

 

--------------------------------------------------------------------

 

“ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻋﺠﺐ ﺑﺎﺩﯼ ﻣﯿﺎﺩ ، ﻫﻮﺍ ﺧﯿﻠﯽ ﺧﻨﮏ ﺷﺪﻩ ”!
.
.
.
ﻣﻘﺪﻣﻪ ﭼﯿﻨﯽ ﭘﺪﺭﻫﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻥ ﮐﻮﻟﺮ !!!
 
------------------------------------------------------------------------- 

به پسرعمم میگم واسه کنکور درس خوندی؟!
میگه کنکور مگه ساعت ۹ نیست؟؟!
میگم چرا !
میگه خب ساعت ۶ پامیشم میخونم دیگه
!

من
سازمان حمایت از مستضعغان
مدرسان شریف



:: موضوعات مرتبط: طنز، یه فنجون لبخند، متفرقه، ،

:: نوشته شده در شنبه 25 خرداد 1392

| +


»» خعلللللللللی با حاله ! از سجاد امراللهی نیا

سلام بچه هااااااااااااااااااااا ! بالاخره تموم شد این امتحانات .... یه چیز فوق العاده باحال کشف کردم ... رو لینک زیر کلیک کنید و در صفحه باز شده خیلی آرووم صفحه سیاه راه راه رو به سمت چپ بکشید ، بعد حال کنید دیگه !!! اگه حال کردید هم شادی روح اینجانب یه صلوات بفرستید ....

آماده‌ ؟؟؟؟!!!!          حرکت!!!!!!!!!!!!!!!



:: موضوعات مرتبط: طنز، متفرقه، فناوری و جهان امروز، ،

:: نوشته شده در شنبه 18 خرداد 1392

| +


»» یه فنجون لبخند (5) از سجاد امراللهی نیا

امروز كه از خواب بیدار شدم از خودم پرسیدم :

زندگی چه می گوید؟
جواب را در اتاقم پیدا كردم
.
.
.
.
... سقف گفت : اهداف بلند داشته باش!

پنجره گفت : دنیا را بنگر!

ساعت گفت : هر ثانیه با ارزش است!

آیینه گفت : قبل از هر كاری به بازتاب آن بیندیش!

تقویم گفت : به روز باش!

در گفت : در راه هدف هایت سختی ها را هُل بده و كنار بزن!

زمین گفت : با فروتنی نیایش كن!
.
.
.
و در آخر، تخت خواب گفت : ولش کن بابا بگیر بخواب !!!



:: موضوعات مرتبط: طنز، یه فنجون لبخند، ،

:: نوشته شده در دو شنبه 13 خرداد 1392

| +


»» جرات تلاش كردن ازامیر محمد حسنلی
رام كنندگان حيوانات سيرك براي مطيع كردن فيلها از ترفند ساده اي استفاده مي كنند.زماني كه حيوان هنوز بچه است، يكي از پاهاي او را به تنه درختي مي بندند. حيوان جوان هر چه تلاش مي كند نمي تواند خود را از بند خلاص كند اندك اندك اين عقيده كه تنه درخت خيلي قوي تر از اوست در فكرش شكل مي گيرد.وقتي حيوان بالغ و نيرومند شد ،كافي است شخصي نخي را به دور پاي فيل ببندد و سر ديگرش را به شاخه اي گره بزند. فيل براي رها كردن خود تلاشي نخواهد كرد .

پاي ما نيز ، همچون فيلها،اغلب با رشته هاي ضعيف و شكننده اي بسته شده است ، 
اما از آنجا كه از بچگي قدرت تنه درخت را باور كرده ايم، 
به خود جرات تلاش كردن نمي دهيم، 
غافل از اينكه براي به دست آوردن آزادي ، يك عمل جسورانه كافيست .


:: موضوعات مرتبط: طنز، متفرقه، ،
:: برچسب‌ها: حلی7, جک, حسنلی, امرواللهی ,

:: نوشته شده در 11 خرداد 1392

| +


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 9 صفحه بعد
»» لوگو

»» سرپرست نویسندگان


»» جستجو

»» امکانات دیگر



weblog themes edited by Sajad Amrollahi nia